این فیلم در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت و مورد استقبال عام و خاص قرار گرفت.
داستان «گشت 2» ادامه قصه قسمت اول آن است که همسو با اتفاقاتی که در جامعه رخ داده حرف خود را می زند، این حرف ها تا جایی صراحت داشت که باعث شد پای کمیسیون فرهنگی مجلس نیز به میان آید.
حمید فرخ نژاد به جز بازی در این فیلم،تهیه کنندگی مشترکی با سعید سهیلی دارد و این دنیای سینما هم تجربه کرده است.
در خلاصه داستان «گشت ارشاد 2» که توسط سعید سهیلی و حمید فرخنژاد تهیه می شود آمده است: عباس و حسن پس از پنج سال از زندان آزاد شده، سراغ عطا می روند. عطا در این مدت در کما بوده و به تازگی به هوش آمده و به زندگی عادی بازگشته. این سه رفیق دوباره با هم همراه شده، در پی کاری شرافتمندانه میگردند. اما پس از تلاش های بسیار، ناچار میشوند دوباره...
بازیگران: حمید فرخ نژاد، پولاد کیمیایی، ساعد سهیلی، بهاره افشاری، ترلان پروانه، سارا سهیلی، ساناز طاری، امید روحانی، اسدالله یکتا، صفر کشکولی، محمد الهی، فاطمه شکری، داوود مقدادی، رضا شمس الدین، فاطمه مرتاضی، منصور نوبخت، ابوالفضل تُهرابی، ملیحه جلیلی، محمدعلی نقلی لو، هادی افضلی، محمدکریم ولدخانی، شهرام احمدنیا و مهدی ماهانی.
نقد میثم کریمی
« گشت ارشاد » یکی از جنجالی ترین آثار چند سال اخیر سینمای ایران بوده است. اثری که در آغاز اکران با محدودیت های بسیاری مواجه شد که در نهایت منجر به پایان اکران زودهنگامش شد. این فیلم مدتی بعد به شبکه نمایش خانگی وارد شد اما در همانجا هم توفیقی کسب نکرد و پس از مدتی از دسترس خارج شد. حالا پس از گذشت 5 سال قسمت دوم با نام « گشت 2 » به اکران عمومی درآمده و امیدوار است این بار بدون مشکل بتواند اکران موفقی را پشت سر بگذارد.
اما وضعیت « گشت 2 » در مقایسه با قسمت نخست ( که آن فیلم هم اثر منسجمی نبود ) یک عقبگرد آشکار محسوب می شود. فیلمنامه « گشت 2 » مغلطه ای از تمام شوخی های رکیک اجتماعی است که سازنده تا جایی که امکان داشته آن را به مقابل دوربین آورده و بدون اینکه کارکردی در جریان داستان داشته باشند، آن را بر زبان شخصیت های داستان اضافه کرده اند تا شاید تماشاگر لبخندی از سر ناچاری بزند.
متاسفانه در « گشت 2 » نه داستان مشخصی به چشم می خورد و نه کمدی پر مغزی که بتواند به معضلی پرداخته و با خلق موقعیت و بسترسازی مناسب برای آن، اثر را در ذهن مخاطب ماندگار نماید. فیلمنامه « گشت 2 » شبیه به اپیزودهای مختلفی از داستان های چندپاره است که ارتباطی به یکدیگر پیدا نمی کنند و بصورت کاملا تصادفی و بدون قاعده در کنار یکدیگر قرار می گیرند تا یک فیلم سینمایی بلند را تشکیل دهند.
فارغ از سه شخصیت اصلی داستان که در قسمت قبل به آنها پرداخته شده، « گشت 2 » تعدادی شخصیت جدید زن را نیز به داستان اضافه کرده که با کمترین میزان پرداخت استاندارد سینما همراه بوده اند و به نظر می رسد بیشتر یک بهانه برای انجام شوخی های جنسی در فیلم هستند؛ شوخی هایی که هیچ ارتباطی به ماهیت داستان و روند فیلمنامه پیدا نمی کنند و فقط آمده اند تا مخاطب سینما را به هر روشی که ممکن هست بخندانند؛ به نظر می رسد که خود فیلمساز هم می دانسته که تماشاگر امکان خندیدن به اتفاقات داستان را نخواهد داشت و فقط از طریق اشارات جنسی می تواند از او خنده بگیرد.
در میان بازیگران فیلم، تنها حمید فرخ نژاد است که وظیفه ایجاد کمدی را در تمام طول مدت زمان فیلم برعهده داشته است. فرخ نژاد با دیالوگ هایی که بسیار اندک دیده می شود در آن شوخی و توهین های جنسیتی به چشم نخورد، از یک سکانس به سکانس دیگر می رود و با توجه به موقعیتی که درش قرار گرفته، یک شوخی بی مزه به همراه کلماتی که تا حد امکان سعی شده معنی دوگانه ای داشته باشد را بکار میگیرد تا مخاطب بخندد. دیگر بازیگران فیلم از جمله ساعد سهیلی و پولاد کیمیایی نیز در اینجا نقش های حاشیه تری برعهده داشته اند و حتی از خودشان در « گشت ارشاد » یک پله عقب تر هستند.
نکته جالب آنکه فیلم پس از پایان یافتن مخزن شوخی های عجیب و غریبش، با موقعیت سازی های شعاری در صدد جبران و احتمالا بدست آوردن دل کسانی که قبلاً فیلم را در اکران با مشکل مواجه نموده اند بر می آید. سکانس های عجیب و غریبی از جمله تغییر وضعیت ناگهانی و بی توضیح دختری که به یکباره با چادر بر سر قبر شهید گمنامی می رود، نه تنها کارکرد موثری ندارند و حتی قادر نیستند مطلبشان را به درستی به ذهن مخاطبانشان انتقال دهند، بلکه به شدت بر شلختگی فیلم افزوده اند بطوریکه هیچکس نمی داند قرار است سکانس بعدی این صحنه حمله موجودات فضایی به عطا باشد یا مجددا رینگ بوکس!
« گشت 2 » کمدی بسیار نازلی است که در نگارش فیلمنامه آن کوچکترین هوشمندی دیده نمی شود و سازندگانش تنها راه خندیدن مخاطب را در شوخی های به اصطلاح « پائین تنه ای » جستجو کرده اند و البته با برچسب " اثر مردمی " روانه سینماها کرده اند. شاید بازنده اصلی در اکران چنین فیلمی را بتوان خودِ مردم دانست که در نظر فیلمسازان داخلی تا این حد سطح سلیقه شان تنزل یافته که چنین اثر بی سر و تهی با عنوان " فیلم مردمی " به سینماهای کشور راه پیدا کرده است. شاید باید از یک جایی به بعد به فیلمسازان این نکته را تفهیم کرد که ساخت کمدی فقط شوخی های جنسی نیست و همانند هر اثر دیگری نیاز به نقد اجتماعی دارد تا در نهایت مخاطب ، اندکی هم پس از تماشای فیلم فرصت تفکر داشته باشد.
نقد محمد حسین ترکمان
گشت ارشاد(2) قطعا در سطحی پایین تر از دنباله قبلی خودش قرار دارد، چرا که در ادامه داستان موفق نیست و فیلم یک سر در چنگ هجو و لودگی گرفتار می آید. گشت ارشاد (1) به دلیل دست گذاشتن روی سوژه ای مناقشه برانگیز در جامعه ایران، قصه ای جذاب با موقعیت های خنده آور برای تماشاگر خلق می کند. اما اینبار از داستان پیشین خود تنها همان گروه سه نفرِ باقی مانده اند و ماجرا به گونه ای دیگر رقم میخورد و قصه به سرعت و معمولی به پایان می رسد. گروه قدیمی دوباره تشکیل می شود. عباس و حسن و عطا مدتی دنبال کار می گردند اما موفق نمی شوند و تصمیم می گیرند مسیر گذشته اشان را به شکلی دیگر پیش ببرند و اتفاقات داستان از همین جا آغاز می شود . در طول داستان شوخیهای سرگرم کنندهای از رفتارهای این سه نفر دیده میشود که مخاطب را به خنده وا میدارد، دیالوگ ها به اندازه قسمت قبل طنز نیست. و هدف سازنده بیشتر بازی گرفتن از این تیپهای آشنا، لااقل برای تودهی مردم، و نزدیک شدن به خطوط قرمز رسانهای، عاملی تجاری است تا اینکه فیلمساز خواسته باشد دست به یک نقد اجتماعی همه جانبه بزند.
اشارات و نیش های شعاری و بی پرده هم بخشی از روند فیلمنامه است که برای خودش حرف دارد و عموما روایتی که مشکلات اجتماعی را به هر شکلی بیان کند که اندک جذابیتی داشته باشد، با اقبال رو به رو خواهد شد و اوج این اتفاق در پلانی که عباس (حمید فرخ نژاد) به علت رَمّالی موقتا دوباره بازداشت میشود به چشم میخورد، گویای نوعی بی عدالتی اجتماعی است با این مضمون که بروید کله گنده های گناهکار جامعه را در بند کنید و ضعیف کشی ممنوع. البته بیشتر جنبه مظلوم نمایی و تحریک احساسات مخاطب را دارد تا یک انتقاد معقول، هرچند به علت طنز بودن شاید یافتن روابط علی و معلول در داستان غیرمنطقی به نظر رسد اما در کنار این ها میشود این سوال مطرح شود که این سه نفر چرا هیچگاه با جدیت به دنبال یک شغل و کار مناسب نرفته اند و همیشه میخواهند با دغل بازی کسب درآمد و امرار معاش کنند؟! فیلم «گشت ارشاد» دقیقاً از الگوهای مد روز سینمای سطحی گرا پیروی می کند که تنها در اندیشه قلقلک دادن پست ترین غرائز مخاطب است و این همه در حالی رخ می دهد که بعضا چنین آثاری ادعای پیام های اخلاقی را هم در خود دارند اما به چیز خاصی پایبند نیستند نه اخلاق، نه شعور مخاطب و نه حتی سینما. اثبات شده است که فروش فیلم و "بسیار پسندیدم ها" در هر شرایطی، همیشه معیار و نشانه ای دالِّ بر ارزش های خلاقانه نبوده ، بلکه به عکس چه بسا بیانگر سلیقه عامیانه ای شده که به هنر و خلاقیت ربطی ندارد و خندیدن به هرچیز هجوی را با خود تمرین کرده است، می باشد. و در سینمایی که "سلام بمبئی ها" نیز جزء رکورد داران فروش هستند، احتمالا این فیلم در فصل اکران خود باید منتظر گیشه بسیار شلوغی هم باشد